نگین خاتم در سرزمین ماتم
09 آبان 1395 توسط respina
در پی فصل بهاری که خدا می داند
می روم تا به بهاری ک خدا می داند
دود در بستر شهر است چه باید بکنم
مانده ام زیر غباری که خدا می داند
قایقی ساخته ام با پر قوها ارام
می روم سمت قراری که خدا می داند
خنده ها مال خودت گریه برایم کافیست
بنشین پای مزاری که خدا می داند…